زیاد نمیدونم اما اینو مطمئنم/ که این خورشیده که سرش رو از پشت پرده تکون میده
حالا میشه ول کنیم؟ چون باید برگردم تو تختم/ چون این فقط خورشید نیست که سرمو درد مییاره
نمیخوام بگم که بو رُز میدم/ اما خب، پس کی از شر این بوی گه توی دماغمون خسته میشیم؟
نمیخوام صبر کنم تا خورشید غروب کنه/ اینجوری خوشتر میگذره و البته که درست هم نیست
ما نمیشه که همهمون روراست باشیم/ و خودمونو اینجو قانع کنیم که همه همینن
از سیاستمدارای بالغ گرفته تا نوجوونای خام/ برای خودشون ضد افسردگی تجویز میکنن
چهطور میتونیم شروع کنیم که از عهدهی یه مشکل بربیآیم؟/ اگه دستاتو نیاری بالا/ و نگی تقصیر خودت بوده؟
بچهها تو خطرن، همهشون دارن عادت میکنن/ چون از جایی که من میبینم، همه زیرآبی میرن
من درگیرش شدم، اما دفاعی هم نکردم/ یه نظری دارم، آره تو اونقدر خوبی که تقدیرت این باشه
حالا یه نسخه داری، خب همهچی قانونی شد/ اکثر این بهونهها رو ضعیف میدونم
میری دکتر، باید قرص بخوری تا خوابت ببره/ خب اگه بتونی فانعش کنی، حس میکنم که حقهای تو کار نبوده
دخترت دپرسه؟ میبندیمش به پروزاک/ اما خب یه چیزی رو میدونی؟ اون همین الانش به کراک بسته شده
آ تو از این خوشت میاد؟من اینو همیشه رد میکنم.
پاسخحذفازین نظر که عمرن تو زندگیم به متن هیچ موسیقی ای اهمیت ندادم چه ایرانی و چه خارجی ( گمونم جز مرغ سحر و زدبازی) این حرکت رو که متن موسیقی رو تو چش آدم میکنی و مجبورم بش اهمیت بدم شایسته ی تقدیر میدونم. این بود انشای من
پاسخحذف